ای واژه های مهربان! چگونه می خواهید شعف دل را واگویه کنید؟ مهربان ترین فرشته خاکی می آید و دل کائنات نزدیک است از شوق قالب تهی کند. او از حق آمده و به حق برانگیخته شده است. ابتدا و انتهایش رنگ خدایی دارد. آفتاب جهان فروز و عالم تاب توحید است که برف ظلم را آب می کند و نوید بهار می دهد. قلب عالم امکان است. جریده هستی است. افلاکی ترین فرشته خاکی است. پادشاه لولاک است. مصطفی است. برگزیده حق است. نامش بلند و دینش پاینده!
ماه فرو ماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتى نیست در نظر قدر با کمال محمد
وعده دیدار هر کسى به قیامت لیله اسرى، شب وصال محمد
آدم و نوح و خلیل و موسى و عیسى آمده مجموع، در ظلال محمد
عرصه گیتى مجال همت او نیست روز قیامت نگر، مجال محمد
و آن همه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند، بلال محمد
همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد
شمس و قمر در زمین حشر نتابد پیش دو ابروى چون هلال محمد
چشم مرا، تا به خواب دید جمالش خواب نمى گیرد از خیال محمد
«سعدى» اگر عاشقى کنى و جوانى عشق محمد بس است و آل محمد