«درسهای بیمعلّم»
شاعر از خودش سؤال میکند، به این امید که پاسخ را در خود بیابد...
راستی دلیل دلتنگیهای او چیست؟
او با درختها و گلها به گفتگو مینشیند، بر سر غنچهها و گلها دست نوازش میکشد و با نسیم مهربانی، ترانۀ رویش و بالیدن را در گوش جوانهها نجوا میکند.
در شعر «زنگ بیمعلمی» شاعر کلاس درس را به وسعت بیانتهای طبیعت میبرد و از آنجا لبخند و تازگی را میآفریند. او پایش را از علوم و ریاضیات فراتر میگذارد، از سرسختی اعداد و تحکم قوانین جمع و ضرب رها میشود و با جادوی خیال پرندهای میشود بر روی یک درخت، آزاد و رها...
در شعر «اسیر شهر» دلتنگیهای شاعر با زبانی ساده و زلال بیان میشود. او خود را اسیر شهر میداند و هنوز با خاطرات روستایی پدربزرگ و پیوندش با گل و درخت زندگی میکند.
«جادوی رنگها»
به تصاویر با دقّت نگاه کن، شما انتظار دارید با چه رنگهایی روبهرو شوید؟
مگر میشود رنگ سبز را قرمز، نارنجی را آبی یا بنفش را زرد ببینیم؟ البته که میشود! فقط کافی است کمی دقّت و صبر داشته باشیم؛ این جادوی رنگهاست...
این کتاب با نظر به نظریۀ رنگهای گوته، شاعر، نویسنده، داستان نویس و فیلسوف معروف آلمانی نوشته شده است. آشنایی با چرخۀ رنگ گوته و شناخت رنگهای مکمل میتواند در فهم درست جهان رنگارنگ پیرامون و لذّت از آن اثر چشمگیری داشته باشد.
قورباغه کوچولو میخواهد برای جشن تولدش دوستانش را دعوت کند. روباه قرمز، پروانه بنفش، گربه نارنجی، مار سبز، ماهی آبی و سگ سیاهوسفید همگی دوستان او هستند که به مهمانی دعوت شدهاند. ولی وقتیکه مهمانها از راه میرسند مامان قورباغه حسابی گیج میشود. روباهِ قرمز، سبز، پروانه بنفش، زرد، گربه نارنجی، آبی و رنگ بقیه دوستان قورباغه کوچولو هم متفاوت است. قورباغه کوچولو به مادرش میگوید: «مامان معلوم میشود به اندازۀ کافی به آنها نگاه نکردی!»
«مهم و مفرّح»
بازی برای کودک مهمترین رویداد زندگی است و هرگز نباید این رویداد مهم را به چشم یک فعالیت کماهمیت بنگریم. وقتی در منزل یا مهمانی و... کودکانمان در حال بازی هستند و ما بنا داریم آنجا را ترک کنیم یا برنامة دیگری برای فرزندمان داریم باید برای دقایقی به او زمان دهیم تا بتواند کار مهمش را به انجام رساند و پایانی دلخواه برای بازیاش رقم زند.
امروزه کارشناسان و پژوهشگران به این نتیجۀ روشن رسیدهاند که بازی، نیاز اولیه و ضروری کودکان است و هر چه امکان پرداختن آنها به بازیهای سالم و سازنده بیشتر باشد، فکر، ذهن و جسم آنها بهتر پرورش مییابد و مهارتهای اجتماعی آنها نیز به طور قابل توجهای تقویت میشود. نقش بازی در زندگی تا آنجاست که حتّی بزرگسالان نیز از بازی و نشاط حاصل از یک بازی مفرّح بینیاز نیستند.
«یک لقمه سفر»
رای برخی از ما بستن چمدان و راهی شدن به مقصد سفر، یکی از لذّتبخشترین کارهای زندگی است. تجربة رفتن به شهر یا کشوری دیگر و رویارویی با محیط تازه و مردمی دیگر، هیجانانگیز و به یاد ماندنی است و کسانی که این تجربیات را ثبت و منتشر میکنند؛ انسانهای خوشذوق و دستودلبازی هستند که به ما اجازه میدهند، بدون تهیة بلیت و پرداخت هزینه با ایشان همسفر شویم.
منصور ضابطیان از این دست افراد است. «برگ اضافی» سومین اثر این نویسنده در قالب سفرنامه است. او در این باره میگوید: «برگ اضافی برخلاف دو کتاب پیشین گزارشهایی کامل از سفر به کشورهای مختلف نیست. یادداشتهای پراکندهایست از مشاهدات و خاطراتم از این سو و آن سوی جهان. اگر تصور میکنید با خواندن این کتاب میتوانید اطلاعات کافی و وافی دربارة این کشورها به دست بیاورید، سخت در اشتباهید. این کتاب فقط خاطرهنگاریهایی است از یک آدم دیوانة سفر که هیچ چیز را به اندازه تجربههای منحصر به فرد در گوشه و کنار جهان دوست ندارد. اصلاً بگذارید خیالتان را راحت کنم. تا به حال شده که به رستوران بروید و مثلاً یک غذای پلویی سفارش بدهید و بعد برای اینکه حسابی به خودتان حال بدهید بخواهید یک کباب برگ اضافی هم برایتان بیاورند؟ اگر دو کتاب مارک و پلو و مارک دوپلو، آن غذای اصلی باشد، کتابی که در دست دارید همان برگ اضافی است. نوش جان! »