هیچانه نوعی از شعر است که در آن، معنا و مفهوم مدنظر شاعر نیست و تنها خوشآوایی و دلنشینی کلام، هدف شاعر از سرایش آن است، برخی معتقدند که برای کودکان خردسال هیچانهها مفیدترین قالب شعری هستند و در پرورش تخیل ایشان بسیار مؤثر خواهند بود.
اشعار کتاب «اسمش چیه؟» از میان اشعار ۶ شاعر بنام و توانای معاصر انتخاب شده است؛ هیچانههایی هستند که در آن شاعر به انتقال محتوا و پیام نیز توجه داشته است و همان لطیفی و خیالانگیزی هیچانه را برای کودکان به ارمغان میآورند.
مصطفی رحماندوست، از شاعران مجموعه در مقدمة کتاب گفته است: برای سرودن شعرهای این مجموعه دهها جلسة چندساعته وقت گذاشتهایم؛ سرودههای خویش را به داوری و نقد بیتعارف یکدیگر سپرده و سرودههای بسیاری را کنار گذاشتهایم و سرانجام به این ۵۲ قطعهشعر در این کتاب رسیدهایم.
سفرنامه گونهای ادبی است که در آن شخصی که به سرزمینهای دیگر سفر کرده است، دیدهها، شنیدهها، تجربهها، رخدادها و احساساتش را دربارة آن سرزمینها، برای آگاه کردن دیگران در قالب کتابی مینگارد. سفرنامة زیارت، اما حال و هوایی دیگر دارد. به خصوص اگر سفرنامه اربعین اباعبدالله الحسین (علیه السلام) باشد.
«کتاب عمود ۱۴۰۰» روایت بیمها و امیدهای مسافری است که برای کسب توفیق زیارت، در انتظار اتفاقی غریب است. این کتاب حکایت لحظه لحظة حضور است در مسیر عشق حسین (علیهالسلام)، همنوایی و همصدایی با دیگر عاشقانش، شمردن گامها و ستونهایی که تو را از اربابت دور و به او نزدیک میکند...!
«زیبا صدایم کن» برگزیدة شورای کتاب کودک و هجدهمین جشنوارة کتاب کانون پرورش فکری در سال ۱۳۹۵ است و در فهرست کتابهای کلاغ سفید کتابخانة بینالمللی مونیخ آلمان ۲۰۱۷ و فهرست افتخار دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان ۲۰۱۸ قرار گرفته است.
«زیبا صدایم کن» گذشت و بزرگواری یک دختر نوجوان را در برابر پدری که در انجام وظایفش کوتاهی کرده به تصویر میکشد و دخترانگی، لطافت و درعینحال انتخاب عقلانی و منطقی یک دختر نوجوان را توأمان ترسیم میکند و خواننده را با حسّ و حال این پدر و دختر سهیم میسازد.
۱۸ ذیالحجه سال دهم هجری بود که آخرین فرستادة خداوند، در حال بازگشت از آخرین مراسم حج، همراه با یاران و همراهان، ناگهان دستور توقف داد؛ قرار بود، برکة آرام غدیر، به افتخاری عظیم، مفتخر شود و شاهد انتخاب یکی از بندگان برگزیدة خداوند بهعنوان جانشین، وصی و ولی امر مسلمانان جهان باشد و از آن روز بود که نامش یادآور یکی از خاصترین و مهمترین اعیاد اسلامی شده است؛ عیدی که ولایت را معنایی نو بخشید و اساسیترین پیام رسول خدا صلیالله علیه و آله را به عالمیان ابلاغ کرد.
اینها آخرین کلماتی است که از رسول مهربانی شنیده میشود: «آن کس که من مولای اویم؛ پس از این علی مولای اوست». این خورشید نبوّت است که حجّت را تمام میکند و دست ولایت راستین را پیشروی خیل شاهدان بالا میبرد. علی صفایی با قلم خاص و نگاه بدیع خود در کتاب موجز، خوشخوان و درعینحال عمیق «غدیر»، به تبیین نکات مهمی در خصوص موضوع غدیر و مبحث ولایت پرداخته است.